کامل این اپیزود را گوش کنید در

کست باکس دادپویان
اپلیکیشن دادپویان

اپیزود چهل و هفت پزشک متجاوز

اپیزود چهل و هفت پزشک متجاوز: مینا تعریف می‌کنه میگه سه سال قبل من با شکور آشنا شدم به دلیل طرح تخصصمون توی شهر کاشان رفته بودیم و اونجا داشتیم دوره‌ی پایان دکترا رو می‌گذرونیم داستان من و شکورم اینجوری بود که سه سال قبل با من چند بار طرح رابطه ریخته بود ولی من قبول نکرده بودم ارتباطمون در حد همکاری بود تا اینکه دو ماه قبل خیلی به من اصرار کرد و گفت وارد رابطه‌ جدی و ازدواج بشیم.

با هم رفتیم بیرون و نهار خوردیم ولی من توی رستوران بهش جواب منفی دادم گفتم فقط رابطه‌ همکاری، شکور خیلی اصرار می‌کرد به این موضوع تا این که توی بهمن ماه نودو نه گفت بیا یه دیدار دوستانه با چندتا از دوستان و همکارامون داشته باشیم توی خونه‌ من، قرار شد من با دو تا از همکارای خانومم برم و شکور با یکی دو تا از همکارای آقا، همکارای آقاش دستیارای سال پایینیش بودن.

اونم تخصص می‌خوندن اونام قرار شد بیان. قرار برای شام ساعت نه شب تو منزل شکور بود قبل از اینکه من برم اونجا زنگ زدم به همکار خانمم و گفتش که من نمی‌تونم بیام کار برام پیش اومده کنسله ماجرا، قرار شد من تنها برم البته با یکی از دوستای دیگم  صحبت کردم اونم نتونسته بیاد، وقتی رفتم خونه شکور دیدم شکور و دوستش اونجان و گفتن یه دوست سومی هم قراره بیاد اونم دعوتش کردم گفت خیالت راحت باشه آدم با شخصیته، اونو حسام معرفی کرد.

رفتیم خونه و شام خوردیم به من یه آبمیوه آب البالو بود فکر می‌کنم داد و بعد از مدتی من احساس کردم هوشیاریم داره کم میشه، گفتم دیگه نمی‌خورم ولی شکور به زور یه نوشیدنی دیگه هم به من داد گفتم بسه داره حالم بد می‌شه می‌خواستم برم از خونه بیرون که بهم اجازه ندادن دچار کاهش سطح هوشیاری شده بودم وقتی بیدار شدم دیدم سه نفر با من روی تختن و دارن هم می‌خندن سلام من سید محمد صادقی وکیل کیفری تهران هستم قسمت چهل و هفتم پادکست جنایی دادپویان رو می‌شنوید و مثل خیلی از اپیزودهای پادکست جنایی دادپویان شنیدنش برای بچه‌ها توصیه نمیشه خصوصا این قسمت که موضوعش جرایم جنسیه.

مینا تعریف می‌کنه میگه وقتی بیدار شدم دیدم سه نفر با من روی تختن داشتن می‌خندیدن، بلند شدم که از روی تخت برم دست و پامو گرفتن و من و پرت کردن روی زمین، بدنم ضربه دیده بود کبود شده بود حسام بهم گفتش که من بیرونشون می‌کنم بهت آب میدم که حالت بهتر بشه، شکور و محمود از اتاق بیرون کرد درهم قفل کرد و به من تجاوز کرد، دخول انجام می‌شد هی می‌گفتم ولم کن گوش نمی‌داد صدای شکور از پشت در می‌شنیدم هی می‌گفت نوبت منه بیا بیرون.

حسام در و باز کردو شکور اومد تو اتاق و اونم به من تجاوز کرد خواستم برم که منو هل داد روی تخت و در رو قفل کرد چند بار شکور به من تجاوز کرد بعدم در رو که باز کرد نفر سوم که محمود بود اومد تو اتاق و هنوز من توی کاهش سطح هوشیاری بودم محمود هم به من تجاوز کرد صدای شکور می‌شنیدم می‌گفت تا کارت تموم نشده بیرون نیا.

من به محمود التماس میکردم میگفتم کاری با من نداشته باش، ولی اون با من رابطه جنسی برقرار کرده بود به من داشت تجاوز میکرد از اتاق بیرون رفت محمود خواستم برم که شکور نزاشت، اومد دست منو گرفت کشوند توی اتاق در و بست و گفت اگه بری آبروریزی می‌کنی، گفت من دوستامو بیرون می‌کنم و میام سراغت دوستاش از اتاق بیرون کرده بود اومد توی اتاق و دوباره به من تجاوز کرد، من مقاومت می‌کردم و شکور می‌گفت نمی‌تونم نیاز دارم که من از حال رفتم.

بعد چند ساعت که بیدار شدم ساعت چهار صبح بود، دیدم همشون توی سالن خوابیدن در اتاقم باز و اسنپ گرفتم و رفتم سمت خونه، آثار کبودی توی بدنم هست تا پنج بعدازظهر فردا توی خونه بودم از ترس تمام چتام با شکور پاک کردم ولی شماره‌ اسنپ و ورود و خروج کاملا معلومه می‌تونید اونجا استعلام بگیرید، وکیل مینا هم علت تاخیر شکایتش  رو ترس و آبرو ریزی دانسته و بعدم نشونی اون آپارتمانی که مینا رو بردن اعلام کرده تا تحقیقات انجام بشه.

برای مشاوره رابطه نامشروع، می توانید با وکیل رابطه نامشروع در ارتباط باشید.

بررسی و تحقیقات اولیه

تو روند تحقیقات پرونده قاضی دستور میده که اون خونه بررسی بشه می‌رن سراغ اون خونه و میبینن بله مشخصات آپارتمان با اون چیزی که شاکی پرونده یعنی مینا اعلام کرده همخونی داره توی کشوی اون اتاق هم چند تا کاندوم پیدا میشه ولی تو آشپزخونه مایه‌ مشکوکی وجود نداره، مواده مثل: مثلا داروی بیهوشی یا هر چیزی شبیه اون.

شکور دستگیر می‌شه و میاد توی دادگاه و داستان رو تعریف می‌کنه میگه که آشنایی ما بابت همون طرح پزشکی توی کاشان بودش، رفتیم اونجا من تخصص قبول شده بودم و اولش با هم دوست نبودیم تا اینکه اومدیم تهران و با هم یه رابطه‌ تلفنی داشتیم درخواست ازدواج کرد به صورت موقت که ما با هم موقت در ارتباط باشیم و با هم ازدواج کنیم با هم تو شبکه‌های اجتماعی ارتباط داشتیم حدود پنج شیش ماه پیش بود رفتیم رستوران و گفتش که بریم خونه.

من گفتم بریم خونه‌ تو گفت نه برادرم اونجاست نمی‌تونیم بریم، گفتش که بریم خونه‌ تو منم گفتم باشه من تنهام باشه بریم اون جا صیغه خوندیم اون گفت قبلتو 14 سکه و شاخه گلم من عقدش کردم و مهرش قرار دادم دختر خوبی نیست مینا با آدم های زیادی رابطه داره ما با همدیگه رابطه‌ جنسی داشتیم اول، بعد ازش خواستم دیگه با هم رابطه نداشته باشیم اول قبول کرد ولی بعد یه مدت دوباره اومد سراغم و با هم دیگه قرار گذاشتیم و گفتیم همدیگه رو ببینیم.

قرار شد بیاد خونه‌ من اون لاله دوستش رو بیاره منم دوستم محمود رو بیارم که با هم باشیم لاله و محمود با هم باشن بهش زنگ زدم گفتم کجایی گفتش که لاله نمی‌تونه بیاد من دارم میام گفتم باشه بهش گفتم می‌تونم دوست دیگم بگم بیاد حسام رو گفت، مینا هم گفت ایراد نداره بیاد، قرار شد ما ساعت هشت تا هشت و نیم شب خونه باشیم اول محمود اومد بعدم مینا اومد و آخر سرم حسام اومد.

مینا با من توی ارتباط بود ولی می‌دیدم که داره حسام می‌بوسه آهنگ گذاشته بودیم می‌رقصیدی و می‌دیدم که داره حسام می‌بوسه بهش می‌چسبه من خیلی ناراحت شدم مینا رو بردم سمت اتاق و بهش گفتم که چرا با حسام ارتباط داری شکور توی اظهاراتش می‌گه که ما همه مشروب الکلی خورده بودیم مینا تعادل نداشت چون خیلی مشروب خورده بود، هی زمین می‌خورد هی بالا می‌آورد و من بردمش اتاق.

مینا سرم داد زد گفت تو به من داروی بیهوشی دادی گفتم چی داری میگی شراب زیاد خوردی حالت خوب نیست، ترسیده بودم همه رو از خونه بیرون کردم محمود و حسام از خونه بیرون کردم و با مینا رابطه‌ جنسی داشتم بعد هم گرفتیم خوابیدیم صبح بیدار شدم دیدم که رفته هیچکدوم از دوستام هیچ رابطه‌ای با مینا نداشتن همه‌ اینها رو داره دروغ میگه.

شکور میگه که مینا برای من دام پهن کرده می‌خواد یه شکایت الکی مطرح بکنه که من برای گرفتن رضایت یه پولی بهش بدم می‌خواد من و تلکه بکنه، مینا هم کلا اظهارات شکور رو انکار می‌کنه بحث صیغه و بقیه موارد رو و قبول نمیکنه، یکی دیگه از متهم های پرونده محموده، محمود یه سری اظهارات میگه که یذره متناقض با بقیه و یه سری الفاظ هم هست که شاید خیلی شنیدنی نباشه ولی خب من اینجا میگم چون عین صورت جلسه دادگاه، حالا اگر از الفاظی استفاده میشه که خیلی شاید جالب باشه به خاطر اینکه عین اظهاراتش توی دادگاه هستش.

محمود میگه من شکور رو می‌شناسم ارشد منه تو بیمارستان و دو بار از من دعوت کرد که برم خونش یه بار که رفته بودم دفعه‌ دوم که رفتم گفتش که یکی از دوستاش با یه نفر به نام لاله میاد که شما باهم آشنا بشید من ماشین و خونه توی تهران ندارم، و من رفتم خونه‌ شکور، زودتر هم رسیدم، شکور گفتش که لاله نمیاد گفتم مشکلی نیست من شروع کردم کباب سیخ کردن که دیدم مینا اومد.

حتی کرایه‌ مینا رو هم من پرداخت کردم اسنپی که گرفته بود بود من پرداخت کردم، یه ربع بعد هم حدودا حسام اومد زغال آماده کردیم و شروع کردیم کباب زدن، قاضی می‌پرسه که وضعیت لباستون چه جوری بود میگه که من لباس بیرون داشتم شکور شلوارک پاش بود مینا هم با لباس مهمونی بود حسام که از بیرون اومده بود و با همون لباس بیرونش بود.

شام خوردیم و بعدم مشروب خوردیم مینا شکور قبلا همدیگه رو می‌شناختن با هم آشنا بودن شکور دستش رو گذاشت روی شونه‌ مینا و شروع کردن با همدیگه رقصیدن، بعد حسام وارد رقصشون شد حسام هم مینا رو بغل کرد، مینا مست مست بود، تلو تلو می‌خورد و چند بارم زمین خورد بعدا سه نفری یعنی شکور و حسام و مینا رفتن تو اتاق خواب اول حسام رفت و مینا نبود مینا حالت مستی عجیبی داشت ولی بیهوش نبود بعد مینا رفت و و شکور در می‌زد که می‌گفت حسام بیا بیرون.

حسام هم میگفت الان میام، بعد حسام  از اتاق اومد بیرون و دیدم که داره تلوتلو میخوره و بعد شکور وارد اتاق شد یه چند دقیقه‌ای گذشت نمیدونم یه ربع بیست دقیقه بعد دیدم که شکور هم از اتاق اومده بیرون که شکور لخت بود و به من اصرار می‌کردن که برو تو اتاق، رفتم تو اتاق دیدم مینا حالت تهوع داره و لباسشم عوض شده یعنی معلوم بود که تو این فاصله لباسشو عوض کرده بود.

دوستام در رو از پشت بستن تا من با مینا تو اتاق باشم، آقای قاضی من کنار مینا خوابیدم دست که بهش زدم ارضا شدم ولی دخول نکردم و بعدم اومدم بیرون، حسام یه حالت خواب‌ آلودگی داشت نمی‌دونم چی بود مستی زیاد بود یا خوابش میومد که بعدا حسام به من گفت چرا انقدر سردی؟ همه‌ ما مست بودیم آقای قاضی من هیچ اجبار و زوری به مینا نکردم.

حسام تو اظهاراتش تو جلسه‌ اولیه دادگاه یه سری اظهارات بقیه رو تایید می‌کنه و میگه بله یه مشروب نصفه نیمه اونجا بود میگه من اهل مشروب نیستم ولی سه چهارتا پیک خوردم اهل مشروب نبوده آقا و سه چهارتا پیک هم خورده، بعدم میگه غذا خوردیم و حالت تهوع گرفتم من، مینا آهنگ گذاشت و نور اتاق کم کرد و به من گفتش که من دوست شکورم و با شکور شروع کرد رقصیدن، حالت تهوع داشت، و اینو خیلی چندین و چند بار ما دیدیم و به من گفتش که با من رابطه نداشته باشید.

من گفتم من متاهلم، شکور می‌خواست بره باهاش رابطه جنسی برقرار کنه ولی من در رو قفل کردم تا کسی بهش تجاوز نکنه، یعنی قهرمان ما الان حسامه با توجه به اظهارات که می‌کنه، میگه آقای قاضی من بهش تجاوزی نکردم،  حتی در رو رفتم قفل کردم کسی به مینا تجاوز نکنه ولی بعد شکور درو باز کرد و رفت توی اتاق، مینا خوابیده بود من براش آب بردم چون مینا حالش خراب بود.

ساعت دو شب بود که من و محمود از خونه رفتیم، نهایتا قاضی از لباس و اوضاع‌ احوالش می‌پرسه و اتفاقای حالا شرایط اتاق، قاضی رو به شاکی بلند میشه خودش و میگه که چرا تو جلسه‌ ای شرکت کردی که سه تا مرد نامحرم بودن؟ شاکی میگه قرار بود یه دوره همی دوستانه باشه ما یه شام بخوریم و بیایم نمی‌دونستم و از حسام من هیچ خبری نداشتم که قراره بیاد.

برای مشاور حقوقی، می توانید با موسسه وکالت دادپویان در ارتباط باشید. وکیل انلاین در خدمت شماست.

گزارش پزشکی قانون و صدور رای

گزارش پزشکی قانونی که میاد فقط دی‌ان‌ای شکور اعلام میشه که رابطه‌ جنسی با مینا داشته احتمالا، تو جلسه‌ دوم دادگاه که برگزار میشه وکیل شاکی ماجرا رو تعریف می‌کنه، شاکی پرونده هم که حالش خیلی خرابه‌ یک گوشه‌ دادگاه کز کرده و داره جلسه رو از دور نگاه می‌کنه، قاضی حسام رو صدا میزنه و بهش تفهیم اتهام می‌کنه.

حسام میگه، ما مهمونی بودیم ولی داروی بیهوشی نبود دارن دروغ میگن خود مینا مشروب آورده بود و ما اصلا مشروب نخوردیم اظهاراتش عوض میشه قبلا گفته بود ما سه چهار تا پیک خوردیم ولی اینجا میگه که ما هیچ مشروبی نخوردیم، قاضی شروع میکنه داد زدن که مشروب نخوردید؟ حسام هم میگه نه نخوردیم، قاضی می‌گه بشین و هر سه تا متهم رو دستور بازداشت موقتشونو میده.

متهمان پرونده شروع می‌کنن گریه‌ و زاری کردن حسام میگه من زن دارم، ولی قاضی دستور بازداشت موقت صادر کرده و هر سه تا متهم بازداشت میشن، یه پرونده هم براشون به عنوان شرب خمر توی دادسرای دیگه‌ای ارجاع میشه که اونجا هم تحقیقات میشه و البته اونجا منجر به منع تعقیب میشه یعنی میگن که جرم شرب خمر وجود نداره.

همسر حسام در جریان این پرونده نبوده ولی وقتی که بازداشت میشه توی جلسه‌ رسیدگی دادگاه  و چند روز خبری ازش نبوده نهایتا اون هم مطلع میشه خونواده متهمان میان با قاضی صحبت می‌کنن تا قرار بازداشت موقت رو تغییر بده تبدیلش کنه به وثیقه یا هرچیزه دیگه ای ولی قاضی کوتاه نمیاد، شش ماه هر سه متهم توی زندان می‌مونن توی زندان هم با توجه به اینکه پزشک بودن توی بند بهداری هستند و اونجا خدمت می‌کردند.

که حتی یکی از زندانی‌ها با قرص خودکشی می‌کنه که متهمان پرونده این فرد رو نجات میدن، چندین جلسه این دادگاه طول میکشه و نهایتا قرار بازداشت موقتشون تبدیل به قرار وثیقه میشه، براشون نفری یک میلیارد قرار وثیقه صادر می‌کنند و استعلام می‌گیرن از پرونده‌های متهم‌ ها که آیا اینها پرونده‌های دیگه‌ای هم دارن سابقه کیفری دارن یا نه؟ که حسام محمود سابقه‌ای ندارن ولی شکور دارای رابطه‌ نامشروع پرونده‌ رابطه‌ نامشروع سابقه کیفری داره.

نهایتا با همه‌ این کش و قوس‌ها و حالا اقرارهایی که وجود داره و انکار بعدش که دیگه اصلا اعتباری نداره چون همه‌ اقرارها و صحبتهایی که تو پرونده کردیم توی دادگاه هست این پرونده‌ها دادسرا نمیره مستقیم توی دادگاه رسیدگی میشه پرونده‌های منافی عفت، نهایتا دادگاه رای صادر می‌کنه و حسام و محمود رو با توجه به اینکه رابطه‌ نامشروع احراز شده به شلاق محکوم می‌کنه و شکور هم یه صیغه نامه‌ای میاره و اعلام می‌کنه میگه اینها این صیغه نامه منه و قاضی نمی‌پذیره و اون رو بابت زنا که براش محرز شده برای قاضی محکوم می‌کنه به صد ضربه شلاق و تبعید به یه شهر دور از تهران.

این قسمت چهلم و هفتم پادکست دادپویان بود. منتظر روایت های جنایی و جذاب ما از داستانهایی که تو این شهر اتفاق میفته باشید. بهترین پادکست جنایی را با دادپویان تجربه کنید. پادکست یادگیری را توسعه میدهد، کنجکاوی را اسان میکند و زمان های مرده را زنده میکند.

طراحی سایت و ادیت پادکست دادپویان توسط امیر هاشمی و گویندگی پادکست دادپویان را محمد صادقی بر عهده دارند.

جهت هرگونه مشاوره حقوقی فوری راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری یا مشاوره حقوقی تصویری داشته باشید. ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند. وکیل آنلاین را فراموش نکنید.

شما میتوانید جهت گوش دادن و بررسی دیگر ایپزود های پادکست دادپویان کلیک کنید.

مدارک مرتبط با اپیزود چهل و هفت

مستندات این اپیزود فاقد مدارک است.

مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستریتلفنی حضوری تصویری

اگر نیاز به مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری دارید، بیش از سی وکیل پایه یک دادگستری، آماده خدمت رسانی به شما عزیزان میباشند.

جهت مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری و یا مشاوره حقوقی تصویری کلیک کنید.

مشاوره حقوقی