اپیزود پنجاه و چهار همسر تقلبی
اپیزود پنجاه و چهار همسر تقلبی: وقتی پیامش هاشو توی موبایلش بهم نشون داد فهمیدم میخواسته یه سری روابط خارج از قاعده داشته باشه ولی رکب خورده. قد صد و هفتاد وزن شصت و هشت شمایل و قیافه چنین شکلی و یه سری عکسهای دیگه که نشون میداد طرف چه شکلی هست و چه کیفیتی داره و خودش رو تبلیغ کرده بود.
اینم برای این که حالا بتونه با این آدم باشه یه سری مبالغ رو پرداخت کرده بود و حالا گرفتار شده بود گفتم ماجرا از چه قراره گفتش که من یه پنجاه هزار تومن پول ریختم برای اینکه معرفی بکنن یه نفر به من و بعدم یه دو میلیون تومن پرداخت کردم و دیگه هیچ خبری ازش نبود کجا این اتفاق افتاده توی شبکه تلگرام گفتم همین؟ گفت نه چند نفر دیگه هم مثل من همین بلا سرشون اومده سلام من سید محمد صادقی وکیل کیفری تهران هستم. قسمت پنجاه و چهارم پادکست جنایی دادپویان رو میشنوید.
جهت مشاوره حقوقی فوری با وکیل یا وکیل آنلاین کلیک کنید.
کلاهبرداری اینترنتی به بهانه سایت همسریابی
تو خیلی از پروندههای این مدلی ما سعی میکنیم که به خاطر شرایط پرونده که ممکنه شهرهای مختلف باشه یا تعداد شکات زیاد باشه از همکاران مختلفمون توی شهرای مختلف یا توی پرونده استفاده بکنیم توی پروندهای یادمه ما تقریبا نزدیک هزار تا شاکی داشتیم همکار ما رفته بود توی دادسرا و پشت سیستم مدیر دفتر نشسته بود و داشت تک تک اسامی شکات پرونده رو وارد میکرد برای اینکه پرونده یک نظمی پیدا بکنه و درست بره توی دادگاه و رسیدگی درستی انجام بشه.
توی این پرونده هم همین اتفاق میفته تعداد شاکیا زیاده و تو شهرهای مختلف هم پروندههای مختلفی تشکیل شده ما توی قسمت چهارم پادکست دادپویان در مورد کلاهبرداری از طریق فروش موبایل صحبت کردیم توی این قسمت هم تقریبا همین مدلیه کلاهبرداری اینترنتی ولی از طریق سایتهای همسریابی کیس بعدی چه جوریه اون یکی هم تقریبا همین بود توی یکی از شبکههای اجتماعی که البته یذره متفاوت بود.
از این شبکههای خیلی متعارف اونم یه پنجاه هزار تومن پول واریز کرده بود و یه مشاوره اولیه گرفته بود بابت اینکه کیسی که من بخوام بهتون معرفی کنم این شکلی اینجوریه سنش اینه و یه پرداختی اولیه داشت. مورد بعدی هم تقریبا همین شکلی و یکی از موارد این بود که مثلا صد و پنجاه تومن ریخته بود و بعدشم یه یک و نیم ریخته بود بعد گفته بودن که خب طرف بفرست بیاد درخونه گفته بود که الان نمیدونم این مشکل داره اگه میخوای باید عوضش بکنیم یه کیس دیگه رو بیاریم یه دختر دیگه رو معرفی بکنیم و بعد یه دو تومن دیگه هم گفته بود بریز.
و یه چنین منوالی، تو یکی از موردها تقریبا طرف شیش میلیون همینجور خورد خورد ریخته بود به بهانههای مختلف این گفته بود مثلا من الان خونه دارم بعد مثلا چه میدونم یه ساعت بعد گفته بود نه من الان زنم اومده و نمیتونم شما خودتون خونه دارید این گفته بود بله ما خونه داریم اگر بخوایم بیای مثلا باید سه میلیون دیگه هم بریزی یه مورد دیگه مثلا گفته بود که میخوام چه میدونم یه هفته در اختیار من باشه این دختر و بابت این موضوع مثلا یه رقم بیشتری گرفته بودن.
مدلها مدلهای مختلفی بود وقتی که ما تک تک اینها رو بررسی کردیم متوجه شدیم بله موضوع حالا بحث همسریابیه و کلاهبرداری اینترنتی کلاهبرداری اینترنتی هم خب مثل کلاهبرداری دیگه میاد یه جوری جلب اعتماد میکنه و ما رو فریب میده و یه مبالغی رو از ما میگیره. پرونده توی پلیس فتا شروع کارش بود ما به جای اینکه اول بریم حالا شکایت مطرح کنیم دادسرا سریع با توجه به اینکه میدونستیم پلیس فتا اطلاعات خوبی در مورد این موضوعات داره رفتیم پلیس فتا.
اونجا یه صورت جلسهای کردیم و پرونده رو تشکیل دادیم بعد هم سری توی دادسرا پروندهی شکایت خودمون رو مطرح کردیم پلیس فتا شروع کردن بررسی کردن خط ها و این آیدی ها که مربوط بود به این شبکهای که داشتش این تبلیغات رو انجام میداد تلگرام بود و یه دو تا شبکه اجتماعی دیگه که اونها هم تقریبا سرورشون توی ایران نبود دسترسی خیلی سخت بود پلیس فتا تقریبا یه دو سه ماهی تو این زمینه تحقیق کرد آیدی ها رو تونست در بیاره هنوز داشت متهم پرونده تبلیغات میکرد و کار میکرد.
تقریبا سه ماه از شروع این شکایت ما گذشته بود که متوجه شدیم توی یه شهر دیگه هم یه شکایتی مطرح شده و اونجا تراکنشها خیلی زیاد بوده یعنی تقریبا تراکنشهایی که توی اون شهر بود توی یه بازه زمانی یک سال نزدیک مثلا هزار تا تراکنشهای خیلی شبیه هم وجود داشت پنجاه هزار تومن پنجاه هزار تومن گرفته شده بود و رقمهای یک میلیون و پونصد تا دو میلیون تومن معلوم بود یه ارتباطی با پرونده ما داره ما سریع نیابت گرفتیم رفتیم اونجا با پلیس فتا هماهنگیهای خاص خودمون رو انجام دادیم و اعلام کردیم بهش ما هم یه پرونده توی تهران داریم.
داره یک چنین اتفاق هایی میفته گفت آره ما هم گزارش هایی بهمون رسیده همه پروندهها رو جمع کردیم و رسیدیم به یه نقطه مشترک که یه تلفن همراهی داشته این کارها رو انجام میداده دستور گرفتیم برای جلب، ردیابی شد مشخص شد این آدم کجا هستش و توی تهران بود ما برگشتیم تهران و توی تهران پروندمون رو اعلام کردیم که یه چنین ماجرایی توی اون شهر مشخص شده این آدم کجا آدرسش و اطلاعاتش تلفنهای مرتبط باهاش حسابهای بانکی اش و دستور مسدودی تمام حساباش رو گرفتیم.
برای مشاوره حقوقی کلاهبرداری، می توانید با وکیل کلاهبرداری در ارتباط باشید.
مسدودی حساب متهم
این مسدودی حساباش باعث شد که این آدم گیر بیفته و دیگه نتونه فعالیت بکنه و خودش رو یه جورایی لو بده با بچههای آگاهی هماهنگی ها رو انجام دادیم اداره چهارده آگاهی که مخصوص موضوع کلاهبرداری هستش توی ادارهی آگاهی شاپور، و رفتیم و در خونه طرف رو توی خونه گیر انداختیم.
یه پسر بیست و پنج ساله البته یه تفاوتی داشت این پسر دو جنسه بود با دستور قضایی که داشتیم تمام خونه بازرسی شد لپتاپ موبایل وسایل الکترونیکش همه به اداره آگاهی منتقل شد بررسی شد و مشخص شد بله این پسر که البته دو جنسه هست و تمایلات زنونه داره اومده این شبکههای اجتماعی رو راه اندازی کرده و خودش رو یک زن جا زده و مردها را تحریک میکرد.
برای اینکه رابطه جنسی باهاش داشته باشن از این آدما یه مبالغی به عنوان حق مشاوره یا حق معرفی میگرفته و بعدم مبالغی حالا یک و نیم دو تا گفتم هفت هشت تومن هم مواردی بود که به حساب این آدم واریز شده بود حسابها خیلی سخت بهش دسترسی پیدا کردیم برای اینکه یکی از حسابهایی که خیلی واریز میشد در ایران نبود حالا با یه منوالی این پول به خارج از کشور منتقل کرده بود ولی یه سری حساب ها بود که مربوط به آدمای مختلف بود.
مشکل ما این بود که حساب شخصی خودش رو معرفی نکرده بود ولی یه حسابی رو معرفی کرده بود که فامیلیش شبیه فامیلی این آدم بود و یه نسبت دوری هم با این آدم داشت و ما از طریق این آدم تونستیم ردیابی بکنیم که آها یه ارتباطی بین این آدم و حالا متهم اصلی پرونده ما وجود داره اونم وقتی اومد اول که انکار کرد و بعدشم گفتش که نه فلان شخص به من گفته که آقا این حساب تو من دارم نمیدونم یه کارایی انجام میدم بحث خیاطی دارم انجام میدم پولی که مشتریهای من میریزن و برای اینکه برای من مالیات نیاد بیاد به حساب تو منم قبول کرده بودم.
حساب های دیگهای هم بود که اونها هم مثلا اعلام کردند نه این آدم بابت طلبش به ما این پول ها رو داده ما خیلی وقتها چک نمیکنیم چه کسی پول رو ریخته به حساب ما. این رو حتما در نظر بگیرید اگر مثلا شما از یه نفر طلب دارید و یه پولی به حساب شما میاد حتما آمار بگیرید ببینید این پول از حساب کی اومده تو حساب شما با اینترنت بانکتون یا حتی از طریق خود بانکتون میتونید برید مراجعه کنید ببینید اگه مثلا چه میدونم ده میلیون پول به حساب شما اومده و شما هم از این که طلب داشتید آیا اون ریخته یا نه.
ما توی اپیزود چهارم این رو مطرح کردیم که گفتیم دقیقا کلاهبرداری همینجور اتفاق میافتاد خرید موبایل صورت میگرفت ولی مشتریها پول رو به حساب همدیگه میزدن و بعدا مشتریها افتادن به جون همدیگه توی این پرونده هم تقریبا این اتفاق میوفته خیلی از کسایی که پول اومده بود تو حسابشون بابت مثلا چه میدونم هم خوابی یا چه میدونم چی باید اسمش بزاریم پولایی بود که مشتریها ریخته بودند به حساب اون آدمها و اون آدما نمیدونستن این پول بابت چیه؟
میگفتن یا بابت طلب یا بابت اینکه حالا این آشنا با ما و گفته پول بریزی. بگذریم، این آدم اومد توی اداره آگاهی، اول انکار میکرد میگفت نه من اصلا چیکارم یه رفتار خیلی خاصیم داشت یعنی وقتی ما با این آدم توی روز دستگیری و بعد توی اداره آگاهی باهاش مواجه شدیم خیلی شوکه شدیم حساب کنید یک مرد با اسم مردانه ولی با یه تمایلات جنسی زنانه و با یه رفتار خاص و آدم به شدت منزوی و کسی که توی خونه نشسته بود و همینجور داشت از مردم پول میگرفت و هیچ کاری نمیکرد خیلی کیس عجیبی بود برای ما.
توی یک ماه که توی اداره آگاهی بود و البته چند بارم رفتیم با این آدم شهرهای مختلف چون پروندهها اونجا هم مطرح بود یه سری پروندهها توی پلیس فتای اونجا داشتن پیگیری میشدن و باید اونجا گزارش میشد بردیم شهرهای مختلف و این آدم رو با دستور قضایی آوردیمش و نهایتا بعد از یک ماه این آدم به همه اتهاماتی که بهش وارد بود اعتراف کرد و ازش سوال کردیم تو با کسی هم از این کیسا خوابیدی یا نه؟
مرد بود ولی خب خیلی از مشتریان ممکن بود که دوست داشته باشن با یک مرد بخوابن ببخشید اینجوری میگم ولی خب چون یکی از موارد رو من دیدم که چنین موضوعی بود اصلا فهمیده بود که این آدم مرده و میخواست با این آدم بخوابه خب برای ما عجیب بود ولی خب وجود داشت ولی گفت نه من با هیچکس نخوابیدم همه اینها فقط و فقط تبلیغات بود برای اینکه بتونم پول بگیرم از مردم یه سری عکسها هم بعد از خودش در اومد که خب با شمایل زنانه عکس گرفته بود و توی یه سری پروفایلاش گذاشته بود.
که البته با اون پروفایل ها کار نمیکرد چون خیلی مشخص میشد و تابلو بود و سریع دستگیر میشد ولی خب عکسهای عجیب غریبی ما توی لپتاپش و توی موبایلش درآوردیم موبایلش تقریبا سه چهار ماه دست پلیس فتا و بعدا اداره آگاهی بود که تحقیقات لازم انجام بشه. اتهامات پذیرفت و البته یه سریها را انکار کرد گفت نه اینها ربطی به من نداره این پولایی که اومده بابت چیزهای دیگهای بوده که مهم بود.
چون موضوع کلاهبرداری بود و اگر دادگاه میخواست رای بده باید رقم دقیق مشخص میشد یه میلیارد برده ده میلیارد برده یا چقدر برده اول باید همون قدر رو به عنوان جزای نقدی به دولت میداد و نهایتا پرونده توی دادسرا با اقراری که انجام داد تکمیل شد و پرونده با جلب به دادرسی کلاهبرداری اینترنتی و جعل دادههای اینترنتی به دادگاه رفت.
توی دادگاه ما گرفتاری زیاد داشتیم شاکیهای پرونده زیاد بودن تو مرحله تحقیقاتم خیلی دردسر داشتیم یکی از همکارای ما مجبور بود به این شهر یکی از همکارا به اون شهر ما باید یه گزارش جامعی به بازپرس پرونده میدادیم چون تعداد شاکیها زیاد بود و رقمها هم متفاوت بود همه مثلا یک و نیم نبود که ما بگیم آقا یه تیپ مشخصی این شاکی این متهم این رقم کلاهبرداری یا مدل کلاهبرداری مختلف شده بود یه جاهایی و میگم دیگه یه جایی مثلا خونه قرار بود برای متهم باشه یه جا قرار بود خونه برای شاکی پرونده باشه و مدلهای این شکلی.
ولی پرونده رو خلاصه یه نظمی بهش دادیم رفت تو دادگاه، دادگاه تعداد شکات زیاد بود ما جا نداشتیم حتی توی جلسه رسیدگی بشینیم واسه همین دادگاه اومد یه برنامهریزی کرد توی یه سالن آمفی تئاتر مجتمع غذایی که توش بودیم جلسه برگزار کرد گفت مثلا پنجاه نفر پنجاه نفر بیان داخل شعبه داخل اون آمفی تئاتر صورت جلسه بشه دادگاه و بعد پنجاه نفر بعدی بیان همینجور ما تو یه بازه زمانی سه روزه جلسهمون برگزار شد.
همه شاکیها اومدن صورت جلسه کردن تحت عنوان کلاهبرداری اینترنتی از طریق سایتهای همسریابی. پرونده تکمیل شده بود توی دادگاه متهم پرونده منو کشید کنار و گفتش که اگه میتونی رضایت این شاکیها رو برای من بگیر گفتم در مقابل این حاضری چیکار بکنی گفتش که پولاشون میدم گفتم اینا احتمالا بیشتر پول بخوان به این علت که مثلا چند ماه درگیر چنین پروندهای هزینهی دادرسی کردن و هزینه وکیل دادن گفت باشه اگر من بتونم پرداخت کنم پرداخت میکنم.
ما با شاکیهای پرونده نشستیم صحبت کردن چندین و چند نفرشون رو قانع کردیم که بیان و رضایت بدن یه مبالغی مثلا طرف اگر دو و نیم پرداخت کرده بود سه سه و نیم اومد پرداخت کرد متهم پرونده و رضایتشون گرفت ولی خب یه سری یا نه یه سری ها رکب خورده بودن به قرورشون برخورده بود یا اینکه مثلا یه آقایی بود که خانمش اومده بود مثلا فهمیده بود این ماجرا رو بعد که شکایتی مطرح شده بود اختلاف خانوادگی شدید بین اینها پیش اومده بود و زنه گفته بود نه من به هیچ وجه رضایت نمیدم سر این ماجرا.
و توی شوهر باید این پرونده رو تا تهش بری و پدر این مثلا متهم پرونده رو در بیاری ما یه جاهایی اینجا مجبور بودیم مشاورهای خونواده هم بدیم اختلافات خانوادگی اینها رو هم حل بکنیم و میگفتیم بله مثلا آقاتون رفته مثلا هرز پریده اینجا ولی اولا کاری نکرده ثانیا اینکه اصلا این مرد بوده طرف مقابلش زن نبوده که بره چیز کنه ولی خوب خیلی قابل توجیح نبود این موضوع این آقا میخواست بره با یه خانومی بخوابه حالا رکب خورده و فهمیده مرده و حالا پول از جیبش رفته.
برای مشاوره حقوقی جرایم رایانه ای، می توانید با وکیل جرایم رایانه ای در ارتباط باشید.
محکومیت متهم کلاهبردار
همه این ماجراها باعث شد که میگم ما به عنوان یه جایی مشاور حقوقی یه جا به عنوان مشاور خانواده وارد بشیم و نهایتا با خیلی از رضایت هایی که این وسط گرفته شد ولی یه سری رضایت ندادن پرونده ختم دادرسی اش اعلام میشه و دادگاه رای میده به ده سال حبس برای متهم پرونده تحت عنوان کلاهبرداری اینترنتی و البته کلاهبرداری مشدد ما بهش میگیم به این علت که از طریق حالا تبلیغات توی فضای رسانهای بوده حالا شبکههای اجتماعی بوده و این کلاهبرداری رو تشدید میکنه مجازاتش رو.
ده سال حبس برای متهم پرونده ما و رد مال و جزای نقدی میبرند براش و متهم پرونده اعتراض میکنه پرونده میره دادگاه، دادگاه عالی و اونجا هم تحقیقات میشه ازش بررسی میشه دوباره یکی دوباری پرونده از دادگاه عالی برمیگرده این دادگاه و تحقیقات ناقص بوده کامل میشه ایرادات شکلی داشته یک جاهای پرونده چون شاکیا زیادبودن خیلی جاها مثلا مدیر دفتر اشتباه اسامی رو وارد کرده بود یا از این مواردی که پروندههای این مدلی پیش میاد و نهایتا دادگاه تجدید نظر هم پرونده رو تایید میکنه رای اش رو.
و میگه نه با توجه به اینکه تعداد شاکیا زیاد و خب جرمش یه جرم گستردهای و یه بخشی از اعتماد عمومی جامعه رو در مورد حالا فضای اینترنتی و حالا هر چیزی مخدوش کرده و اعتمادش و از بین برده تخفیف نمیده مجازاتش رو و تایید میکنه پرونده با این کیفیت میره اجرای احکام و این آدم مال و اموالی توی حداقل حسابهای شخصی خودش نداشته همه پولا رو چال کرده بود جاهای مختلف.
چند ماهی توی زندانه تا این که قبول میکنه که بیاد و یه جوری رضایت شاکی ها رو بگیره ما باهاش صحبت میکنیم حالا مکاتبه میکنیم یه جاهایی و اون هم اعلام میکنه بله من پرداخت میکنم با شاکیا صحبت میکنیم یه درگیری شدیدی ما تو این مرحله اجرا داشتیم برای اینکه خب اون آدم زندان بود دست رسی بهش سخت بود که ما بتونیم بریم ببینیم از این ور هم شاکیها خوب شهرهای مختلف بودن ما میخواستیم تعامل بکنیم باید زنگ میزدیم پیگیری میکردیم.
این آدم میخواد پولتون بده پاشید مثلا بیایید اینجا رضایت بدید یا مثلا یه لایحه بزارید رو پرونده و نهایتا پولهای خیلی آدمها داده شد ولی این آدم همه پولا رو نتونست بده و یه سری پولای این وسط حیف و میل شده بود تلف شده بود و این هم دیگه هیچ مال و اموالی نداشت همچنان این آدم توی زندانه و داره دوران محکومیتش رو میگذرونه و یه سری آدم هم که این وسط به دلیل اینکه حالا میخواستن یک روابط غیر متعارفی خارج از قاعدهای داشته باشند کلاه سرشون رفته و پولاشون از بین رفته.
خیلی باید دقت کنیم تو این مساله الان کلاهبرداریهای اینترنتی خیلی زیاد شده با مدلهای مختلف به اسامی مثلا یه سایت معروف میان و از شما مثلا یه مبلغی رو میگیرن یا حتی خود سامانه ثنا به اسم سامانه ثنا میان و میگن مثلا یه ابلاغیه براتون اومده دو هزار تومان به این لینک بزنید وارد لینک میشید و تمام حساب شما خالی میشه هک میشه موبایل شما این رو خیلی باید دقت بکنید.
خصوصا توی بحث سامانه ثنا که حتما حواستون باشه فقط با سرشماری عدل ایران باید باشه که واردش بشید و بتونید حالا ابلاغاتون رو ببینید یا پروندهها و یا اینکه اگر میخواید پولی به حساب کسی بزنید حتما حواستون باشه هنوز هستند آدم هایی که بهشون زنگ میزنن یا بهشون پیام میدن میگن شما برنده فلان جایزه شدید برید عابر بانک و مثلا این مبلغ رو جلوی عابر بانک مثلا کارتون وارد کنید نمیدونم رمز دوم تون و بزنید یا هر چیز دیگهای.
حواستون باشه تا مطمئن نشدید نسبت به طرف مقابلتون و پولی که میخواید واریز کنید حساب درستی هستش هیچ وقت این کار رو نکنید به شدت کلاهبرداری اینترنتی توی سطح اجتماعی زیاد شده حالا من توی پادکستهای دیگه در مورد مدلهای دیگه کلاهبرداریهای اینترنتی هم صحبت خواهم کرد.
این قسمت پنجاه و چهار پادکست دادپویان بود. منتظر روایت های جنایی و جذاب ما از داستانهایی که تو این شهر اتفاق میفته باشید. بهترین پادکست جنایی را با دادپویان تجربه کنید. پادکست یادگیری را توسعه میدهد، کنجکاوی را اسان میکند و زمان های مرده را زنده میکند.
طراحی سایت و ادیت پادکست دادپویان توسط امیر هاشمی و گویندگی پادکست دادپویان را محمد صادقی بر عهده دارند.
جهت هرگونه مشاوره حقوقی فوری راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری یا مشاوره حقوقی تصویری داشته باشید. ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند. وکیل آنلاین را فراموش نکنید.
شما میتوانید جهت گوش دادن و بررسی دیگر ایپزود های پادکست دادپویان کلیک کنید.
مدارک مرتبط با اپیزود پنجاه و چهار
مستندات این اپیزود شامل سه عکس است.
مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستریتلفنی حضوری تصویری
اگر نیاز به مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری دارید، بیش از سی وکیل پایه یک دادگستری، آماده خدمت رسانی به شما عزیزان میباشند.
جهت مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری و یا مشاوره حقوقی تصویری کلیک کنید.
درج دیدگاه