کامل این اپیزود را گوش کنید در

کست باکس دادپویان
اپلیکیشن دادپویان

اپیزود شانزده قاتل روسپی

یه خانم میانسالی بود گفتم پدرت کجاست گفت چند ساله فوت کرده. گفتم مادرت چی اوضاعش چطور بود گفت. مشکل مامان بود بعد فوت بابا خیلی سروگوشش می جنبید. موقعی ام که بابا زنده بود می گفت من سیر نمیشوم مرتب دعا میکرد که پدرم فوت کند که مادرم دائماً دعا می کند تا با یک پسر ۱۴ ساله ازدواج نماید. از پسرشم که می پرسیم همینو میگه؛ میگفت متاسفانه از همسایگان شنیدم که مادر ما با مردان، متعددی رابطه نامشروع داشته و بعضی از همسایگان خروج مردان غریبه را از خانه وی دیده اند که در حال بستن کمربند شلوارشان بوده اند.

سلام من سیدمحمدصادقی وکیل دعاوی کیفری هستم و تو پادکست دادپویان داستانای جنایی رو براتون تعریف میکنیم.

پادکست دادپویان از تیرماه 1401 داره برای شما روایتای جنایی رو تعریف میکنه و ابعاد حقوقی این پرونده ها رو بررسی می کنه ولی خیلی تخصصی واردش نمیشیم چون حوصله مخاطب سر میره. فقط سعی میکنم جاهایی که لازمه یه اشاره ای به موضوع حقوقیش بکنم. چون اگه خیلی تخصصی واردش بشم هم حوصلتون سر میره هم خیلی طولانی میشه. ما شنبه ها یه هفته درمیون پادکستو منتشر میکنیم و سعی ام میکنیم این نظمو رعایت کنیم. شنبه ها منتظر ما باشید. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

موضوعات پرونده هامون هم اصولا جناییه. گرچه قصد دارم بعضی پرونده های غیر جنایی ام بگم ولی باید خیلی جذاب باشه تا تبدیل به یه داستان بشه ولی داستانای جنایی همیشه برامون جذابه. خلاصه داستانامون برای بچه ها شنیدنی نیست و سعی کنید حتما بچه ها نشنون این داستانا رو چون اصولا با خشونت و تجاوز همراهه که میتونه برای سنین کم هیجان انگیز باشه و این هیجان کار دستشون بده این قسمتم همینطور به خاطر موضوع جنسی که تو داستان پیش میاد بهتون توصیه میکنم بچه ها این قسمتو نشنون.

بهمن 1401 و داریم قسمت 16 پادکست دادپویانو براتون تعریف میکنیم.

برای مشاوره حقوقی قتل، میتوانید با وکیل قتل در تماس باشید.

فوت زن 75 ساله

محمد به، کلانتری مراجعه و اعلام مینماید که ساعت ۰۰:۲۰ به خانه مادرم که تنها زندگی میکند مراجعه کردم و متوجه شدم کـه برقها خاموش است. وقتی وارد اطاق خواب مادرم شدم دیدم مادرم طاق باز برروی زمین افتاده و فوت کرده. زنگ زدم پلیس که شما اومدید. مأمورین در محل حاضر شده و متوجه میشوند که زنی، حدود ۷۵ ساله، فوت نموده و یک کسیه برزنتی بر سر او کشیده شده.

تحقیقات ادامه داره، یـک عدد روتختی کرم، رنگ مشاهده میگردد و یه سری لحاف و پتو و متکی روش افتاده و درروی میز کنار مبل، یک قوطی آبمیوه نیم خورده بوده و یه سری وسایل متوفیه یک عدد شلوار مشکی زنانه و چهار عدد فیلتر سیگار، در زیر سیگاری که مورد استفاده قرار گرفته و یک عدد النگوی طلا و یه کم استفراغ یا مدفوع خشک شده یک عدد کاندوم استفاده شده که در زیر تخت خواب بوده و یک جلد کاندوم روی میز توالت کشف میگردد چون احتمالا قتل اتفاق افتاده جسد به پزشکی قانونی فرستاده میشه. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

صورت جلسه معاینه و تشریح جسد تو پزشکی قانونی میگه که، آثار ساییدگی در سر و صورت و گردن و سمت چپ بینی و لبها و علت مرگ «خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی اعلام گردیده است. بچه های آگاهی شروع میکنن تحقیقات. اول میرن سراغ همسایه ها تو در صورت جلسه آگاهی یکی از همسایگان اعلام کرده مردان متعدد و مشکوکی به خانه او رفت و آمد داشته اند.

و در یک نوبت شخصا مقتوله را هنگام خروج یکی از مردان عریان ملاحظه کرده است. پرستاری داشته که او نیز با مردان رابطه نامشروع داشته و بعضی از شبها هم در منزل مقتوله سپری می کرده و ضمناً نیز نان خشکی و نظافت چی شهرداری محل به این خانه رفت و آمد داشتند و تحقیقات مفصلی صورت گرفته و پرینت مکالمات بررسی و از بچه هاش تحقیقات لازم انجام شده و ادمایی که با مادرش ارتباط داشتن دستگیر میشن.

از آنها تحقیق شده و هر کدام به نحوی وجود رابطه را تأیید ولی از جریان، قتل اظهار بی اطلاعی کرده اند حتی از بعضی از آنها تأمین گرفته شده است.

موضوع قتل مرحومه ش در روزنامه ای منتشر شده و فردی به مأمورین اطلاع میدهدکه قتل مذکور در گزارش توسط بهروز ساکن ملارد صورت گرفته و اطلاعاتی در اختیار پلیس قرار میدهد و مراتب به دادستان ملارد اعلام و دستورات قضایی در جهت دستگیری و تحقیق از متهم صادر شد مأمورین در ساعت ۱۰:۰۰ شب به منزل متهم مراجعه و او را دستگیر و در بازرسی از منزل او یک قبضه کلت کمری با کالیبر ۴۵ کشف و مراتب صورت جلسه گردیده و متهم تعلق آن را به خود پذیرفته.

تو بازجویی گفته هفت ماه پیش با خانمی که خود را سهیلا پ معرفی نموده بود آشنا شدم و شروع آشنایی در اطراف خیابان انقلاب بود او را دربستی سوار کردم و به کوی دانشگاه رساندم و او یک دختر و پسر دانشجو سوار نمود در خانهای بالاتر از میدان فتحی رفتیم وارد شدیم و دختر و پسر داخل یک اطاق رفتند و ارتباط نامشروع برقرار کردند.

و خود خانم سهیلا  به من پیشنهاد نمود که با اصرار او پذیرفتم و چند روز بعد به من زنگ زد ولی من قبول نکردم مجدداً، زنگ زد به منزلش رفتم سوار اتومبیل من شد و به کوی دانشگاه رفتیم سه دختر و دو پسر آمدند گفتم داخل اتومیبل جا نمیشوند یک دختر با خود سهیلا جلو نشست و بقیه در عقب سوار شدند منزل آوردم مرا با اصرار به خانه برد دخترها و پسرها دو نفری وارد اطاقها شدند و عمل نامشروع انجام دادند و من هم با اصرار او با خودش رابطه برقرار کردم. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

مرتباً این برنامه تکرار میشد و هر سری، یه مبلغی کرایه می گرفتم و از منزل خارج شدم مجدداً زنگ زد و من قطع کردم ولی زنگ زد به ناچار رفتم و قصد داشتم به او بگویم که دیگر نمیتوانم با او همکاری داشته باشم به من زنگ نزن بالا رفتم دیدم یک دختر و پسر داخل اطاق هستند او گفت: بنشین مجدداً كيف دخترها را خالی کرد و من هم مجدداً اعتراض کردم گفتم تو که پول خودت را میگیری گفت تو کاریت نباشد.

رابطه نامشروع با زن 75 ساله

خواستم خارج شوم که نگذاشت تا اینکه پسرها و دخترها رفتند. او از من درخواست رابطه نامشروع، کرد من هم به ناچار تمکین کردم و از او خواستم که دیگر به من زنگ نزند او مرا تهدید کرد و گفت من شوهرم را با قرص دیازپام که در داخل دوغ، ریختم کشته ام ما دو نفری بودیم، درگیر شدیم سهیلا  یک سیلی به در گوش من زد من هم او را گرفتم به در و چارچوب دیوار کوبیدم و یک ملافه انداختم روی سرش و رختخوابها را به رویش گذاشتم و خفه اش کردم.

کمی طلا برروی میز بود سرقت کردم و از منزل خارج شدم و طلاها را به همسرم دادم و گفتم این طلاها در داخل ماشین جا مانده ولی بعد از چند روز همسرم از داخل روزنامه مطلب را خواند و از من پرسید که بحث طلاها و ناراحتی آن شب چیست؟

که من چیزی به او نگفتم تا اینکه بر سر مسئله ای با همدیگر بحث کردیم به او گفتم، اگر بدون اجازه از منزل خارج شوی تو را خفه خواهم کرد. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

پرونده با صدور قرار بازداشت متهم و صدور قرار عدم صلاحیت به دادسرای عمومی تهران ارسال شده و متهم تو اظهاراتش تو تهران میگه که سر مقتوله را محکم به چارچوب درب کوبیدم و او بیهوش شد و من هم یک تکه پارچه و رختخواب را به روی سر مقتوله کشیدم و فرار کردم طلاهای او را نیز سرقت نمودم و طلای مقتوله را قسمتی از آن را در صندوق صدقات ملارد انداختم و به نظرم النگو را به صندوق صدقات.

متهم تو اظهاراتش حرفای ضد و نقیض زیاد داره. تو بعضی از صورتجلسات نوشته به غیر از دسته چک من که آنجا افتاده بود چیز دیگری بر نداشتم و فرار کرد.

موضوع را برای چند نفر تعریف کردم و حتی به آنها گفتم نمیدانم زنده مانده است یا مرده است ولی عذاب وجدان داشتم فقط یادم است کلید و دسته چک را برداشتم و فرار کردم و در مورد کیسه برزنتی هم يادم نیست، عصبانی شدم و شاید خیلی کارها را کرده باشم یادم نمی آید فقط میخواستم از خانه به نحوی فرار نمایم زیرا وقتی افتاده بود دندانهای او و چشمهایش خون آلود بود.

و به من خیره نگاه میکرد و من هم از این موضوع ترسیده بودم و شدت ضربه ای که به سر کوبیدم به دیوار خیلی محکم ضربه زدم.

در آن لحظه سارا فقط لباس زیر به تن داشت و او را صیغه نکرده بودم چون میخواستم از دست او فرار کنم و قبل از اینکه از خانه او فرار کنم دو یا سه مرتبه با او نزدیکی کردم ولی یه جا دیگه میگه: موقع فرار یک کیسه برزنتی در محل بود و به سرش کشیدم تا او فریاد نکنـد و ســرش پوشیده شود بعد مقداری ملحفه به روی صورت انداختم و محل را ترک کردم.

خودم دو مادرزن دارم هر دو رسمی و دائمی هستند او وحشی بود و ارضاء نمیشد. یه جای دیگه پرونده میگه به سهیلا گفتم میخواهم بروم و او گفت من تنها هستم اینجا بمان من نماندم و او گفت برو گورت را گم کن دیگر اینجا پیدایت نشود و من هم رفتم و دیگر از آن روز آن را ندیدم و دیگر جرمی مرتکب نشدم و فقط به او خدمت کرده ام همین حرفای ضد و نقیض بازپرسو قانع میکنه قتل توسط بهروز اتفاق افتاده و باهاش رابطه جنسی هم داشته. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

از علی برادر زن بهروز تحقیق شده و گفته است که: بهروز جریان قتل مقتوله را برای من تعریف کرد و گفته بود که یک پیرزن ثروتمند است و کسی را ندارد و من سرویس ایاب و ذهاب او را به عهده دارم و کرایه خوبی به من میدهد. پول زیادی دارد و میخواهم به سراغ او بروم و چند قرص داخل میوه بریزم و او را بیهوش کنم و اموال او را سرقت نمایم.

و از این جریان ۲ و یک روز به منزل او رفتم و دیدم که سر و صورت او را چنگ زده و خیلی توی چشم بود از او جریان را پرسیدم گفت: نزاع کرده ام دو سه روز گذشت و روزنامه رو که دیدم فهمیدم کار خود بهروزه. عوامل انتظامی ملارد اعلام کردم او را دستگیر کردند. او قبلاً یک زن بیوه دیگر را هم بدبخت کرده است خواهرم را هم بدبخت کرده.

برای مشاوره حقوقی رابطه نامشروع، میتوانید با وکیل رابطه نامشروع در تماس باشید.

صدور حکم قصاص قاتل

بازپرس برای اقناع وجدانی خودش یه سری تحقیقات در مورد طلاها میکنه و به اداره کل کمیته امداد امام خمینی اعلام میکنه گزارش صندوقاشونو برای تاریخ قتل بدن که کمیته امداد هم این موضوعو تائید میکنه. پرونده در رابطه با اسلحه مکشوفه به دادگاه انقلاب اسلامی تهران در مورد سرقتهای متهم به دادگاه عمومی کیفری و در مورد قتل عمدی کیفر خواست تنظیم و به دادگاه کیفری استان ارسال شده. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

تو جلسه دادرسی اولیاء دم حاضر ضمن اعلام شکایت تحت عنوان قتل عمدی در خواست صدور حکم قصاص را نموده گفته اند تفاضل دیه را هر مقدار که باشد پرداخت خواهند نمود و اگر بعضی از ورثه هم دیه بخواهند خواهند پرداخت و متهم اظهار داشت که من قتل عمدی را قبول ندارم و من با او مدت ۱/۵ سال رابطه داشتم این اواخر دیدم که به درد من نمی خورد و من هم او را رها کردم و همه حرفهایی که من در آگاهی و بازپرسی گفته ام بر اثر فشار و شکنجه بوده و من کاری نکرده ام.

ولی حاضرم هر مقدار که اولیاء دم بخواهند به آنها پرداخت کنم تا آنها مرا ببخشند چون به هر حال کاری است که انجام شده و مادرشان به قتل رسیده است من کاری نکرده ام.

رای دادگاه در مورد اتهام بهروز فرزند ۵۷ ساله راننده آژانس و کارمند سابق و دارای دو همسر و فرزند دارای یک فقره سابقه کیفری صدور چک بلا محل دایر به قتل عمدی مرحومه سهیلا ۷۵ ساله و ارتکاب زنای محصن با مقتوله به کرات و با توجه به محتویات پرونده و صورت جلسه تنظیمی در رابطه با کشف جسد و معاینه محل واقعه و چگونگی وضعیت مقتوله در اولین مشاهده و اینکه ضمن وجود آثار درگیری در جسد کیسه ای برزنتی در سر وی کشیده بوده و مقادیری ملحفه و روتختی و غیره برروی سر جسد وجود داشته.

و نظر به تحقیقات انجام شده از فرزندان مقتوله خصوصاً دختران وی اینکه مقتوله تنها زندگی میکرده و به دلایل منعکس در پرونده با مردان غریبه ارتباط و نامشروع داشته و متهم هم یکی از آن افرادی بوده که حسب الاقرار در جلسه دادرسی پس از آشنایی با مقتوله مدت یکسال و نیم با وی در ارتباط بوده و امورات وی را رتق و فتق و در مقابل پول خوبی هم از وی دریافت میکرده و با التفات به اظهارات گواهان و چگونگی رفت و آمد این افراد به خانه مقتوله و با توجه به لخت بودن جسد هنگام مشاهده و کشف وسایلی که و به دلیل مسائل اخلاقی از قید مجدد آن خودداری میگردد.

و با عنایت به اظهارات علی برادر زن متهم که جریان واقعه را از زبان متهم قبلاً به نحوی شنیده و با مشاهده خبر قتل در روزنامه که به وسیله برادر زن متهم گزارش گردیده و موضوع را به اطلاع مأمورین رسانیده و موجب دستگیری متهم و کشف واقعه و روشن شدن چگونگی قتل شده است و با التفات به اظهارات متهم در هنگام دستگیری و همچنین اقرار و اعترافات او در نزد بازپرس محل دستگیری که در ملارد محل سکونت متهم بوده که قتل توسط بهروز انجام شده. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

هم چنین اقایر و اعترافات متهم در آگاهی تهران و در نزد بازپرس که متهم به کرات نحوه آشنایی خود و روابط غیر شرعی با متوفیه را بازگو و تمام لحظاتی را که در اختیار و خدمت متوفیه بوده و مشروحاً اظهار نموده و اینکه این اقرار و اعترافات او با اوضاع و احوال کاملاً مطابقت دارد و اظهارات او در جلسه دادرسی و با توجه به اینکه در همین جلسه نیز تناقص گویی نموده، مشخص است که اظهارات اخیر، وی زاییده افکار زندانیان هم بند وی است.

اظهارت او در جلسه دادرسی مبنی بر اینکه اقرار وی تحت شکنجه و اذیت و آزار بوده اولاً مستند به دلیل نیست و ثانیاً متهم از همان اول دستگیری در شهرستان ملارد و نزد بازپرس این شهرستان ارتکاب قتل را اقرار نموده و نحوه و چگونگی آن را تشریح نموده و در آنجا هنوز جریان واقعه در ذهن مأمورین نبوده که بتواند واقعیت را به متهم دیکته کرده باشند و در واقع متهم در اولین تحقیق واقعیت را همان گونه که بوده اظهار و در تحقیقات بعدی نیز عین همین اقاریر را تکرار و اصولاً نیازی نبوده که مورد شکنجه و اذیت و آزار باشد.

بنابراین ادعای متهم در رابطه با شکنجه و اذیت و آزار بی اعتبار میباشد و با التفات به نحوه رابطه متهم با مقتوله که با وصف اینکه از وضعیت اجتماعی و اخلاقی مرحومه کاملاً مطلع بوده و حسب الاظهار می دانسته که سهیلا دختران و پسران به چه منظور در خانه وی رفت و آمد دارند باز هم مدت یکسال و نیم از هر جهت در خدمت و اختیار مشارالیها بوده و چون پول خوبی هم دریافت می کرده به این خدمت ادامه میداد.

بیهوشی و سرقت اموال و طلاها

و نحوه همکاری او حکایت از این دارد که با فکر و اندیشه قبلی با او همکاری میکرده و همان گونه که برادر زنش اعلام کرده، درصدد بیهوش کردن وی با آبمیوه و یا دوغ و سرقت اموال و طلاهای او بوده و کشف دو قوطی میوه و دو عدد کیک از نوع در صحنه جنایت که در صورت جلسه قید گردیده حکایت از این دارد که در روز واقعه تنها متهم و مقتوله در منزل بوده اند و درگیری و در نهایت قتل مرحومه هم صرفاً توسط متهم صورت گرفته ولاغير.

و ایـن موضوع از سوی متهم نیز مورد تأیید گرفته و کشف وسایل و لوازم مورد منکراتی در صحنه قتل و وضعیت جسد مرحومه هم مؤید صحت اقاریر و اعترافات متهم در لحظات آخر زندگی مرحومه میباشد. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

و با توجه به ضربه ای که به سر متوفی زده شده و مرحومه بیهوش شده و به دلیل سن زیاد و کهولت قدرت حرکت نداشته و با  کشیدن کیسه برزنتی که اصولاً هوا از آن رد نمیشود و انداختن روتختی و ملحفه های مکشوفه درصحنه جنایت بر روی سر مرحومه و با اطلاع از اینکه او پیر است و بیهوش و قدرت کنار زدن ملحفه و روتختی و در آرودن کیسه برزنتی را ندارد، طلاهای او را سرقت و متواری شده است.

بنابراین بر فرض هم متهم قصد کشتن مرحومه را نداشته که در بعضی مواقع در تحقیقات هم عنوان کرده ولی چون مرحومه مسن بوده و به دلیل کهولت سن قدرت مانور را نداشته و با وارد شدن ضربه بر سرش که موجب خونریزی هم در سر و صورت و بینی او شده و ریخته شدن رختخواب و ملحفه روتختی و کشیدن کیسه برزنتی در سر او فی نفسه عملی کشنده است و عمل متهم مصداق قتل عمدی است.

حکم بر محکومیت بهروز فرزند حسین به یک بار قصاص نفس از جهت قتل مرحومه سهیلا و اما در رابطه با اتهام دیگر متهم مبنی بر زنای محصن صرف نظر از اینکه در تحقیقات مقدماتی زنای محصن به کرات را اقرار و اعتراف نموده ولی از آنجا که اقرار در دادگاه صورت نگرفته و در جلسه دادرسی نیز منکر بزه زنای محصن شده و دلایل شرعی و قانونی نیز در پرونده وجود ندارد و اصولاً اقراری معتبر است که در جلسه دادگاه در نزد قضات دادگاه و با شرایط قانونی مطرح شده باشد بنابراین دادگاه اقراریر قبلی او را منطبق قانون ندانسته حکم برائت وی از اتهام زنای محصنه را صادر و اعلام مینماید.

برای مشاوره حقوقی سرقت، می توانید با وکیل سرقت در تماس باشید.

بهروز به حکم اعتراض میکنه و دیوان عالی کشور هم تائید میکنه. (اپیزود شانزده قاتل روسپی)

امروز سهیلا مرده و بهروز اعدام شده و اون مکان به خاطر اینکه مرکز فساد و فحشا بود پلمپ و بعدم فروخته شده ولی شرایط جامعه هنوز فرقی نکرده و سهیلاهای دیگه و احتمالا بهروزای دیگه ای مثل قارچ تو این جامعه رشد میکنن و من وکیل نمیدونم باید امیدوار باشم که این پرونده ها تموم شه و من بیکار بشم یا شرایط جامعه به نحوی اصلاح بشه.

این قسمت شانزدهم پادکست دادپویان بود. منتظر روایت های جنایی و جذاب ما از داستانهایی که تو این شهر اتفاق میفته باشید. بهترین پادکست جنایی را با دادپویان تجربه کنید. پادکست یادگیری را توسعه میدهد، کنجکاوی را اسان میکند و زمان های مرده را زنده میکند.

طراحی سایت و ادیت پادکست دادپویان توسط امیر هاشمی و گویندگی پادکست دادپویان را محمد صادقی بر عهده دارند.

در صورت هرگونه مشاوره حقوقی راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری داشته باشید. ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند.

شما میتوانید جهت گوش دادن و بررسی دیگر ایپزود های پادکست دادپویان کلیک کنید.

مدارک مرتبط با اپیزود شانزده قاتل روسپی

این اپیزود هیچ مستنداتی ندارد

مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستریتلفنی حضوری تصویری

اگر نیاز به مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری دارید، بیش از سی وکیل پایه یک دادگستری، آماده خدمت رسانی به شما عزیزان میباشند.

مشاوره های حقوقی به صورت تلفنی، حضوری و تصویری میباشد.

مشاوره حقوقی