کامل این اپیزود را گوش کنید در

کست باکس دادپویان
اپلیکیشن دادپویان

اپیزود بیست و سه کلاهبرداری ملک

یادمه وقتی داشتم حکم خلع ملک رو اجرا میکردم محکم زدم تو سینش دیگه خسته شده بودم از بس که سیستم قضایی منو معطل کرده بود و مستاجر داشت رو اعصابم راه میرفت دیگه تحمل یه روز دیگه رو هم نداشتم برای اجرای حکم یادمه وقتی پرت شد رو صندلی مامور کلانتری دستمو گرفت و کشید کنار منو برد تو حیاط گفت اگر اتفاقی برای این بیفته همینجا مجبورم اجرا را متوقف کنیم.

یه ذره آروم باش من خودم کارو انجام میدم اون موقع جوون تر بودم و یه ذره ام کله ام بوی قرمه سبزی می داد ولی برای موکلم هر کاری از دستم برمیاد باید انجام میدادم.

سلام من سید محمد صادقی وکیل دعاوی کیفری و پرونده ای هستم که داستانش رو میشنوید این داستان بر خلاف داستان های دیگه جنایی نیست و مربوط به جعل و کلاهبرداری یک سند تو میدان هفت حوض میشه که ملک ارزشمندیه و یه سری آدم از جمله بنگاهی محل به خاطر اینکه دیدن ملک ارزشمنده و موکل منم یکی دو سال اونجا تردد نمیکنه شروع کردن به اقدامات مجرمانه علیه ملک.

موضوعی که متاسفانه توی مملکت ما خصوصاً توی تهران زیاد اتفاق می افته و یه سری مجرمین میرن سراغ ملک های ارزشمند و سند شو جعل می‌کنند و می فروشند.

برای مشاوره حقوقی ملکی، میتوانید با وکیل ملکی در تماس باشید.

جعل و استفاده از سند مجعول

سال ۹۱ بود از اداره حقوقی بانک باهام تماس گرفتن که چرا ملک موکلت فروخته شده گفتم نه، نقل و انتقالی نشده گفتن ما استعلام گرفتیم از اداره ثبت متوجه شدیم که ملک منتقل شده به یک شخصی به نام زندی برای بررسی موضوع سریع رفتم اداره ثبت و بررسی کردم و دیدم بله یه وکالتنامه تنظیم شده و سند از طریق یه وکالت نامه به نام شخصی به نام زندی منتقل شده اولین اقدام شکایت علیه صاحب وکالتنامه و بعد نقل و انتقالات بعدی بود.

شکایت جعل و استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری تنظیم شد تحقیقات اولیه انجام شد و معلوم شد زندی یکی از بنگاهی های محل که احتمالا متوجه شده ملک خالی و ارزشمند است و کلنگی و گفته منتقلش میکنیم و بعد هم حالا اقدام های بعدی پول خوبی به جیب میزنیم.

قیمت ملک زیاد بود و هرکسی رو تحریک میکرد تحقیقات اولیه توی کلانتری انجام شد و پرونده به دادسرای ناحیه ۱۱ تهران ارجاع شد با بازپرس صحبت کردم کاملا توجیهش کردم که احتمالا جعل اتفاق افتاده سریع دستور کارشناسی داد و دفترخانه که وکالتنامه تنظیم شده بود را احضار کرد و با کارشناس رفتیم دفترخانه امضای موکلم و امضای آدم های مختلفی که توی دفترخانه آمده بودن بررسی شد و جعلی بودن وکالتنامه محرز شد.

تو همین حین و بین بودیم که متوجه شدیم که توی ملک یه نفر مستقر سریع دعوای ایذایی تصرف عدوانی مطرح کردیم و با مامور کلانتری رفتیم دم ملک و گفتش که من از آقای فلانی اجاره کردم اطلاعات فلانی رو داد و رفتیم سراغش گفت که این ملک به من فروخته شده از طریق مبایعه نامه ولی سند نتونستم بزند چون گفتن احتمالاً سند مشکل داره.

اصل سندم در اختیار همون آدمه رفته دنبال تنظیم سند تک برگ ولی هنوز نتونسته بود سند بزنه واسه همین رفته بود و از فروشنده شکایت کلاهبرداری مطرح کرده بود تو دادسرای ناحیه ۴ تهران نهایتا پرونده ها تجمیع شد و پرونده تو دادسرای ناحیه 4 شروع به رسیدگی شد همه آدم های مرتبط با پرونده احضار شدن و آمدن غیر از کسی که وکالت نامه به نامش تنظیم شده بود اطلاعات صاحب وکالتنامه رو چندین و چند بار چک کردیم از نهادهای مختلف.

از وزارت اطلاعات پلیس آگاهی و هر جایی که ممکن بود با این شماره ملی اقدامی کرده باشه متوجه شدیم این آدم یه نفریه توی کردستان و رفتیم کردستان برگ جلب رو که به زنش نشون دادیم گفت که هیچ اطلاعاتی از آقای فلانی ندارم ۲۵ سال پیش منو ول کرده رفت طلاقم هم نداده منم اقدامی نکردم الان بچش بزرگ شده میخواد ازدواج کنه نیاز به اذن پدر داریم ولی متاسفانه نیستش فهمیدم که دستمون از این آدم به جایی نمیرسه.

خلاصه بعد از یکسال تحقیقات مفصل توی دادسرا نهایتاً بازپرس قانع شد که جعل و کلاهبرداری اتفاق افتاده و قرار جلب به دادرسی صادر کرد پرونده به دادگاه ارجاع شد و دادگاه بدون حضور صاحب وکالت نامه که متواری بود رای به نفع ما صادر کرد مبنی بر جعل و کلاهبرداری. بیشترین آزارو تو این پرونده خریدار ملک به ما رسوند.

چون خریدار ملک رقم بالای بابت ملک پول پرداخت کرده بود و نمیتونست باور کنه که سرش کلاه رفته و الان ملک باید به ما برگرده و حرف حسابم تو گوشش نمیرفت. هرچی بهش میگفتیم باید بری سراغ آدم هایی که ازت کلاهبرداری کردن یاسینی بود که تو گوشش میخوندیم بارها من به خودش و وکیل شون هم گفتم که برو از کلاهبردارا مطالبه کن ولی متاسفانه مقاومت می‌کرد و روبروی ما وایساده بود.

برای مشاوره حقوقی جعل، میتوانید با وکیل جعل در تماس باشید.

ابطال سند

پرونده جعل و کلاهبرداری به نتیجه رسیده بود و رای قطعی صادر شده بود دادخواست ابطال تمام سندها و برگرداندن سند به نام موکل را انجام ‌دادیم دو سال درگیر این ماجرا بودیم و بیشترین سنگ اندازی توسط همین آدمی که مبایعه نامه به نامش تنظیم شده بود انجام شد و هی ما را سر میدووند اعتراض می‌کرد اعسار می داد و ما دو سال درگیر این ماجرا بودیم.

وسط همین پرونده ابطال بودیم که یه اطلاعاتی از طرف صاحب وکالت نامه گیر آوردیم و تلفنش گیر اومد و متوجه شدیم که این آدم زنده است و وجود خارجی داره و یکی دوبار لایحه های الکترونیکی روی پرونده گذاشته و رد شد از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی زدیم و متوجه شدیم که توی کرج زندگی میکنه با برگ جلب رفتیم دم خونه اش توی کرج تو یه دخمه‌ای تو حلبی آباد دیدیم اونجا زندگی میکنه مامور کلانتری دستبند وبه دستش زد آوردمش توی دادگاه و براش قرار وثیقه سنگین صادر شد و منتقل شد به زندان تهران بزرگ.

ادعایی که داشت این بود که من اطلاعاتی ندارم من تو یه بنگاهی کار میکردم پیش آقای زندی و اونجا آبدارچی بودم راست می گفت برای اینکه بهش نمیخورد آدم کلاهبرداری باشه میگفت منو بردن دفترخونه سوادم نداشتم یه برگه بهم دادن و گفتن امضا کن و منم امضا کردم و مبلغ ۲۰ میلیون تومان به من پول پرداخت کردن ولی متهم اصلی پرونده کسی بود که با وکالت نامه جعلی اومده بود سندو به نام خودش کرده بود و بعدم به نام شخص دیگری منتقل کرده بود طرفو کردیم توی زندان و نقل و انتقال‌های سند را همه را برگردانیم به نام خودمون.

زنگ زدم به بانک و اعلام کردم که داستان از این قرار بوده و ما جعل و کلاهبرداری شکایت کردیم ثابت شده موضوع کلاهبرداری و سند الان به نام موکل منتقل شده از این جهت دیگه مشکلی نداریم.

قدم بعدی بحث خلع ید آنها از ملک بود برای اینکه کسی که ملکو خریداری کرده بود و البته سرشان کلاه رفته بود ملکو اجاره داده بود به مدرسه ابتدایی که مدیرش هم یه خانمی بود پرونده خلع ید رفت توی دادگاه و رای صادر شد و مستاجر اومد و اعتراض ثالث کرد و گفت که این ملک به من اجاره داده شده و من هنوز یک سال دیگه مستاجرم.

نهایت با مامور اجرا رفتیم در ملک و به اون خانوم و برادرش اونجا بود گفتیم که این رو باید تخلیه کنید گفت من اعتراض کردم و باید به من فرصت بدید من اینجا مستحقم گفتم اینجا سندش جعل شده و شما حقی نداری اینجا. زمانی شما مستحقی که ملک مثل آدم بهت رسیده باشه نه اینکه با کثافت کاری و جعل و کلاهبرداری، خلاصه اعتراض ثالث رو دادگاه رد میکنه و مقرر میشه حکم اجرا بشه.

برای بار دوم رفتیم ملک و بهش خیلی صریح اعلام کردیم و گفتیم که باید از اینجا بلند شی و سه ماه دیگه هم بهش فرصت دادیم تا وسایل مدرسه را جمع کنه. این ماجرا گذشت ولی باز هم دیدیم تخلیه نکرده تابلو مدرسه همچنان بالای ملک هستش و باز هم خودش رو مستحق اجاره میدونه برای بار سوم که وارد مدرسه شدیم با دو تا از ماموران کلانتری رفتیم اونجا و دیدیم که داره جلوگیری و استنکاف میکنه از خالی کردن ملک. مامور کلانتری گفت که یک هفته دیگه بهش فرصت بده.

گفتم فقط یک هفته بعد میام با لودر از روشون رد میشم و اگه درگیری شد خودت شاهد باش که فرصت لازم رو دادم. و اونجا خیلی جدی مامور کلانتری تهدیدش کرد که ظرف یک هفته میایم اینجا و تخلیه میکنیم و یک هفته دیگه هم به این آدم فرصت دادیم و بعد از یک هفته رفتیم برای تخلیه ملک هنوز اونجا بود و وسایل رو جمع نکرده بود زنگ زدم به باربری و گفتم با ۴-۵ تا نیرو پاشو بیا اینجا.

با مامور کلانتری هم صحبت کردم ۳-۴ تا نیرو هم از کلانتری برده بودم و ۲-۳ نفر را هم از کارمندای موکلم حاضر و آماده، آماده گذاشته بودم تا اینکه بریم اونجا و بتونیم تو ظرف سه چهار ساعت تخلیه کنیم ساعت ۱ ظهر بود که رسیدیم دم ملک ولی متاسفانه ملک تخلیه نشده بود و مستاجر و برادرش و ۵-۶ نفر دیگه هم اونجا منتظر ما بودند که جلوگیری کنن از تخلیه ملک من دیگه کلافه شده بودم از رفت و آمد توی این پرونده و توان اینو نداشتم که بازم برم و بیام.

برای مشاوره حقوقی تخلیه، میتوانید با وکیل تخلیه در تماس باشید.

تخلیه ملک

بارها و بارها بهشون اخطار داده بودیم. شفاهی گفته بودیم ابلاغ کرده بودیم و باز هم داشتن مقاومت میکردم تقریبا 12-13 نفر آدم رفته بودیم اونجا که هر جور شده ملکو تخلیه کنیم. کلی کارتون هم برده بودیم سریعا به همه بچه ها گفتم شروع کنید این کارتونا رو پر کنید باید ظرف دو ساعت ملک تخلیه بشه هر چیزی هم موند میریزید وسط خیابون دیدم برادر اون خانم بلند شد شروع کرد داد و بیداد کردن که اینجا ملک ما و اجاره کردیم یه سال دیگه فرصت داریم و فلان و بهمان.

این حرفا رو که زد من دیگه داغ کرده بودم و نمیتونستم تحمل بکنم. به خودم گفتم دیگه خیلی وکالتی نمیشه رفتار کرد و باید از منش خودم استفاده بکنم طرف مقابل رو گرفتم و محکم پرتش کردم گوشه دیوار و بعدم گرفتم یه ضربه محکم کوبیدم تو سینش و انداختش روی صندلی و سعی کردم از الفاظی که لازمه برای دفع شر استفاده بکنم که بیشتر از این مقاومت نکنند و دیگه اونجا بود که مامور کلانتری دست منو گرفت و کشوند و کنار برد توی حیاط.

گفتش که بیشتر از این برخورد فیزیکی نداشته باشه ممکنه که اجرا متوقف بشه گفتم هر جور شده من اینا رو باید از ملک بیرون کنم. بارها و بارها بهشون تذکر دادیم گوش نکردند و الان دیگه وقت این نیست که ما بشینیم و هر چی میگن اجرا بکنیم. الان نقطه ای بود که من باید یه برخورد جدی با اینها داشته باشم برادر مستاجر رو گرفتم و بردن تو حیاط گفتم تا یه ساعت دیگه تخلیه وگرنه من میدونم و تو.

همه وسایل تو کوچه است تا یه ساعت دیگه. از اونورم بچه ها داشتن یواش یواش وسایلو بار می زدن که دیدم مستاجر شاکی شد و ملک و وسایلو ول کرد و رفت و منم زنگ زدم یه ضایعاتی اومد و هرچی توی ملک بود برداشت و برد یه نفرم گذاشتم اینجا تا صبح ملکو جارو زد و تر و تمیز کردیم همه چی رو و ملکو شسته و رفته تحویل موکل دادیم.

صاحب وکالتنامه که جعل کرده بود و الان تو زندان بود اعتراض کرده بود و اعتراضش تو دادگاه رد شده بود و بعدم تجدیدنظرخواهی که شعبه جلسه رسیدگی گذاشت. تو جلسه رسیدگی یادمه طرف 3 سال بود که زندان بود و پول وثیقه ام نداشت. از یه طرفم معلوم بود کار این نبوده و بازی خورده.

جلسه رسیدگی هم به صورت ویدیو کنفرانس بود چون طرف تو زندان بود. قاضی منو صدا کرد دم میزش و بهم گفت وضعیت سند و ملک چجوریه گفتم سنداشون ابطال شده و الان ملک در تصرف خودمونه. گفت ببین دست خودته این آدم جرمی نکرده و گرفتار شده اگه میتونی ببخش. گفتم من که وکیلم و باید با موکل صحبت کنم. قاضی یه تنفس داد و منم رفتم یه زنگ به موکل زدم و قانعش کردم که این آدم هیچکاره است و اعلام رضایت کنه. اونم قبول کرد.

رفتم تو شعبه و گفتم جناب قاضی شاید این آدم کاری نکرده باشه و از آدمای اطرافش رکب خورده باشه ولی ما بیش از سه ساله درگیر این پرونده هاییم واین آدم میدونست و خودمون جلبش کردیم ولی حتی یه زنگ به ما نزد و ازمون دلجویی کنه. کاش لااقل یه بار زنگ میزد و عذرخواهی می کرد از این همه دردسری و هزینه ای که برای من و موکلم درست کرده.

اینجا اعلام میکنم اگه ایشون جعلی انجام نداده من به وکالت از موکلم ازش می گذرم ولی اگه ذره ای تقصیر داشته باشه نه در این دنیا و نه تو اون دنیا ازش نخواهیم گذشت. یادمه زیر صورتجلسه دادگاه رو امضا کردم و نوشتم حسبی الله و نعم الوکیل.

از در دادگاه تجدیدنظر اومدم بیرون و شروع کردم به قدم زدن تو خیابون و فکر میکردم به اینکه یه نفر یه امضای جعلی انجام داده و من سال ها باید دوندگی کنم که ملک رو به حالت سابق دربیارم و الان بعد 3-4 سال با یه رضایت از حق و حقوق موکل میگذرم و همه چی تموم میشه. به گردش زمین فکر میکنم و امیدوارم یه روزم این زمین بچرخه و یه نفرم از من بگذره.

این قسمت بیست و سوم پادکست دادپویان بود. منتظر روایت های جنایی و جذاب ما از داستانهایی که تو این شهر اتفاق میفته باشید. بهترین پادکست جنایی را با دادپویان تجربه کنید. پادکست یادگیری را توسعه میدهد، کنجکاوی را اسان میکند و زمان های مرده را زنده میکند.

طراحی سایت و ادیت پادکست دادپویان توسط امیر هاشمی و گویندگی پادکست دادپویان را محمد صادقی بر عهده دارند.

در صورت هرگونه مشاوره حقوقی راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری داشته باشید. ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند.

شما میتوانید جهت گوش دادن و بررسی دیگر ایپزود های پادکست دادپویان کلیک کنید.

مدارک مرتبط با اپیزود بیست و سه کلاهبرداری ملک

مستندات این اپیزود شامل هفت عکس است

دادنامه جعل و کلاهبرداری
کلاهبرداری ملک
کلاهبرداری ملک
کلاهبرداری ملک
وکالتنامه جعلی
کلاهبرداری ملک
کلاهبرداری ملک

مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستریتلفنی حضوری تصویری

اگر نیاز به مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری دارید، بیش از سی وکیل پایه یک دادگستری، آماده خدمت رسانی به شما عزیزان میباشند.

مشاوره های حقوقی به صورت تلفنی، حضوری و تصویری میباشد.

مشاوره حقوقی