کامل این اپیزود را گوش کنید در

کست باکس دادپویان
اپلیکیشن دادپویان

اپیزود چهل رستگاری از اعدام

اپیزود چهل رستگاری از اعدام: تو شعبه دادگاه کیفری یک نشسته بودم و داشتم پرونده رو مطالعه می‌کردم که مدیر دفتر گفتش که وکیل تسخیری یکی از پرونده‌ها نیومده و الان جلسه‌ رسیدگیشه، برو از متهم دفاع کن. موضوعش چیه؟ تجاوز به عنف، یه ذره با مدیر دفتر کلنجار رفتم و نهایتا مجبور شدم برم توی جلسه رسیدگی خدا رو شکر ابهام‌های زیادی تو پرونده بود و جلسه تجدیدشد.

و من باید خودم آماده می‌کردم برای یه پرونده‌ تجاوز به عنف، متهم پرونده شخصی بود به نام محمد که معروف بود به محمد رینگی. سلام من سید محمد صادقی وکیل کیفری تهران هستم دی ماه هزار و چهارصد و دو و شما قسمت چهلم پادکست دادپویان می‌شنوید عدد چهل اصولا عدد بلوغ آدمه. و ما الان توی قسمت چهلم هستیم و پادکست جنایی دادپویان به یه بلوغی رسیده تو این مدت ما خیلی سعی کردیم که نظم انتشار پادکست رو رعایت بکنیم.

خیلی هم سخت بود حقیقتا و یه پرونده‌ای که سال‌ها روش کار شده تحقیقات شده ابهامات و ایرادات زیادی داره ما مجبور بودیم توی شاید بیست دقیقه نیم ساعت یا یک ساعت این پرونده رو یه جوری برای شما روایت کنیم که شما کامل در جریان صفر تا صد پرونده قرار بگیرید، برامون اهمیت داشت چون ما یه قولی داده بودیم که شنبه‌ها یک هفته در میون این پادکست باید منتشر بشه و باید به شما احترام بذاریم.

این نظم رو هم تا الان رعایت کردیم و اگر نقصی توی برخی از روایت‌های ما بوده یه بخشیش به خاطر این بوده که ما پرونده هامون خیلی پرونده‌های گاها جنایی هست امنیتی هستش و باعث میشه که ما همه‌ اطلاعات و نتونیم در اختیارتون بذاریم یا انقدر ابهامات وجود داره و تا نقطه نهایی پرونده هم این ابهام موجوده، باعث میشد که جوری که ما روایت می‌کنیم یه ذره شما رو سردرگم بکنه این رو باید بذاریم به این حساب که پرونده خودش دچار ابهامه.

ولی بازم سعی کردیم که به شما همچنان احترام بذاریم و هم نظم و رعایت کنیم همین جوری داستان تعریف کنیم که شما متوجه داستان بشید، انتقادهای شما هم همیشه باعث شده که ما یه قدم به سمت جلو پیشرفت کنیم، کامنت بذارید و هر موضوعی که مد نظرتون رو با ما در میون بذارید، این باعث میشه که ما به بلوغ بیشتری برسیم.

بریم وارد قسمت چهلم پادکست جنایی دادپویان بشیم تو جلسه‌ رسیدگی قاضی از شاکی پرونده الناز می‌پرسه که داستان از چه قراره؟ میگه این آقا محمد رینگی به من تجاوز کرده بچه‌هام بیرون داشتن بازی می‌کردن در خونه باز بود اومد توی خونه و ازپشت بهم تجاوز کرد قاضی میگه دوخول هم کرده یا نه؟ میگه نه دخول نکرده، اینجاست که من یه نفس راحت میکشم که خودش داره اقرار میکنه که دخولی اتفاق نیفتاده.

قاضی میگه مایه‌ منی رو کجا ریخته میگه ریخته روی فرش قاضی می‌پرسه این آقا رو قبلا می‌شناختی؟ میگه آره می‌شناختم هم محلی بودیم با همدیگه دوست بودیم در حد اینکه با هم چت کنیم و این داستان ها با هم رابطه‌ای نداشتیم شوهرم متوجه شد و رفت محمد رو تهدید کرد و گفتش که تو با زنم رابطه داری مواظب خودت باش دیگه سمت زن من نیا.

این اتفاقی که میفته محمد رینگی میره مغازه‌ شوهر الناز که یه بقالی هم بوده یک سوپرمارکتی بوده میره اونجا و باهاش یه دعوای مفصلی می‌کنه دو تا تیر هوایی میزنه و میاد بیرون محمد رینگی کیه؟ یکی از اراذل محله، یکی از کسایی که همه توی محل ازش می‌ترسن، دست به اسلحه هست و خلاصه هر کسی رو هر جوری که بخواد تهدید می‌کنه.

الناز تعریف می‌کنه میگه ما با محمد رابطه داشتیم رابطه‌ دوستی و گفتم چت و این داستان‌ها و یه مدت هم بود از هم جدا شده بودیم با همدیگه قهر کرده بودیم تو همین فاصله‌ای که با هم قهر کرده بودیم و هیچ رابطه‌ای نداشتیم اومد به من تجاوز کرد این ادعاهای شاکی پرونده هست، تو پرونده هیچ پزشکی قانونی وجود نداره، چون زمان گذشته بوده و پزشکی قانونی خیلی کمک نمی‌کرده.

تنها چیزهایی که توی پرونده وجود داره یه سری چتهایی که این دو نفر باهم دیگه کردن تمام تحقیقات پرونده همینه از محمد می‌پرسن که قبول داری با این آدم رابطه داشتی میگه با هم دیگه دوست بودیم آره و چت می‌کردیم و از این صحبتا ولی هیچ وقت دخولی اتفاق نیفتاده من بهش هیچ تجاوزی نکردم.

برای مشاوره رابطه نامشروع، می توانید با وکیل رابطه نامشروع در تماس باشید.

عدم دلیل بر تجاوز

من از محمد دفاع می‌کنم میگم اصلا تو پرونده دلیلی بر تجاوز وجود نداره اولین چیزی که باید باشه این که پزشکی قانونی اثبات بکنه بگه یک رابطه‌ای وجود داشته و همین رابطه مثلا به صورت عنف بوده به صورت زور بوده و اسمش رو بذاریم تجاوز، اظهارات شاکیم که الا ماشااله تعارض داره معلوم بود شاکی داره دروغ میگه، هر جا که قاضی ازش سوال می‌کرد که چه جوری تجاوز کرده کجا بوده چه ساعتی بوده کلی فکر می‌کرد و با تاخیر جواب می‌داد معلوم بود دروغ میگه.

قطعا تجاوز اتفاق نیفتاده اصلا رابطه‌ای اتفاق نیفتاده بود بینشون جلسه تموم شد محمد رو با قرار بازداشت موقت بردنش زندان، از زندان زنگ میزد و بهمون میگفتش که ببین آقای وکیل اگه بیرون بدخواه مدخواه داری یا حتی اگه تو زندان هم بدخواه مدخواه داری بگو من اینجا به حسابش برسم یا بچه‌ها رو بفرستم بیرون برن یه حالی بهش بدن.

شخصیت جالبی داشت، محمد چجوری دستگیر میشه؟ اصلا هیچ وقت بهش ابلاغ نمیشه که پاشو بیا مثلا دادگاه توضیح بده چون جز اراذل حالا درجه یک بگیم بهش، توی پرونده بود و سوابقی داشت و این داستان‌ها قاضی راسا دستور جلبش رو صادر می‌کنه دستور میده یگان ویژه بره درب خونش و اونجا دستبند زده ورش دارن بیارنش دادگاه.

یگان ویژه میریزه تو خونه محمد و دستگیرش میکنن تو خونش یه سری مشروبات و قمه و غیره و غیره هم پیدا می‌شه البته توی پرونده مشروبات گزارش نشده ولی قمه گزارش می‌شه و پرونده‌ نگهداری و حمل قمه میره دادگاه کیفری دو برای رسیدگی، محمد تو زندان تقریبا هر هفته به من زنگ می‌زد و از من احوال پرسی می‌کرد خیلی جالب بود من خیلی ارتباط احساسی باهاش نداشتم که مثلا بخوام خیلی دلسوزی کنم براش بیشتر دفاعیاتم دفاعیات حقوقی بود ولی خب مسیر پرونده داشت خوب پیش می‌رفت و محمد هم راضی بود از این شرایط.

مثلا هی زنگ می‌زد احوال پرسی می‌کرد و حسابی از خجالت ما درمیومد، با محمد صحبت کردم در مورد پرونده تجاوز به عنف گفتم ببین اینا دارن دروغ میگن، تو هم زنگ بزن به شاکی پرونده تهدیدش کن بگو که ببین پای خودتم گیره خودتم شلاق می‌خوری داری دروغ میگی یه جوری سربسته تهدیدش کن که بیاد و رضایت بده.

محمد هم رفت و توی ماشین شوهر الناز مواد گذاشت بچه‌هاش و فرستاده بود اونجا و تو ماشینش مواد گذاشته بودن زنگ هم زده بودن پلیس و اومده بودن و ماشین شوهر بازرسی کرده بودند و دیده بودن توش مواده و شوهر الناز دستگیر میشه، یه سری آدمم فرستاده بود سراغ الناز وبا چاقو تهدید کرده بودند که سر این مسیله خیلی شاکی شدیم که آقا چرا ما گفتیم تهدید کن به صورت حقوقی قانونی که بیاد رضایت بده نه اینکه پاشی با چاقو بری و تهدیدش بکنی یا مواد بذاری خلاصه شخصیت خیلی عجیبی بود.

در مورد پرونده‌ حمل و نگهداری قمه هم بهم زنگ زد و گفتش که بیا از من دفاع کن، خیلی زبون می‌ریخت، می‌گفت ببین من میام بیرون از زندان و یه سری تریاک و شیشه و اینا دارم می‌فروشم حق‌الوکاله  تو میدم خلاصه من به زور و با این زن بازی هایی که این آدم می‌کرد وکالت پرونده اش رو گرفتم.

موضوع پرونده ضرب و جرح همین خانم بود بعلاوه او قمه‌ ای که کشف شده بود و توهین و تهدید و این داستانا، یکی از موضوعاتی که تو پروندش بود این بود که دستور بازپرس فقط این بود که برن دستگیر کنن جلب و ورود به منزل داشت ولی بازرسی محل نداشت ولی اینها رفته بودن و یه قمه‌ای که توی کمد بود چند تا هم بود البته، از توی کمد برداشته بودن و گزارش کرده بودن.

ما گفتیم چون دستور بازپرسی نبوده تحصیل دلیلی کرده نامشروعه، بهش گفتم که برو بگو آقا این قمه ها بابت تعزیه و اینها بوده تا بتونیم تبرئه ات کنیم، این دفاع ما یه ذره هم گرفت و یه ذره قاضی پرونده کوتاه اومد در مورد اون پرونده براش شیش ماه حبس بریدن بابت حمل و نگهداری سلاح و ضرب و جرح و سلب آسایش و از این صحبتها.

همون روزم قاضی رای صادر کرد و روز بعد هم محمد آزاد شد پرونده اولشم تقریبا تحقیقاتش تموم شده بود و مشخص شده بود که تجاوز به عنفی صورت نگرفته ولی براش نود و نه ضربه شلاق و دو سال تبعید به نیکشهر نوشتن اتهام پرونده‌ام رابطه‌ نامشروع غیر از زنا و تجاوز بود دو تا پرونده‌هاش تقریبا تموم شده بود.

نسبت به تجاوز به عنف تبرئه شده بود ولی رابطه‌ نامشروع به خاطر اون چتهایی که وجود داشت یا دلایلی که وجود داشت این‌ها همدیگه رو میشناختن و خودش هم اقرار کرده بود که بله من این آدم رو می‌شناختم ثابت شده بود واسه همین براش شلاق بریدن، پرونده رفت اجرای احکام و احضارش کرد برای اینکه شلاق بزنند و بفرستنش به نیک‌شهر بابت تبعیدش، دو سالی که براش تبعید بریده بودن.

اومد و شلاقش زدن و اجرای احکام گفتش که پول بلیط بده که با هواپیما بفرستیم به نیک شهر زنگ زد به من گفتش که آقای وکیل اینا من مجبور می‌کنن که پول بلیط هواپیما بدم من می‌خوام با قطار برم چرا اینو قبول نمیکنن خلاصه کلی کلنجار رفتیم و اینم رفت پول جور کرد و پول بلیت رو پرداخت کرد به اجرای احکام و فرستادنش نیکشهر.

برای مشاوره حقوقی کیفری، می توانید با وکیل کیفری در تماس باشید.

فرار از تبعید

دو سه روز بعد از این ماجرا به من زنگ زد، گفتم کجایی؟ نیکشهری گفتش نه فرار کردم اومدم تهران الان تهرانم، گفتم داستان میشه برات گفت نه کاری به من ندارن  من بلدم کار خودم کم و بیش ارتباط داشتیم یه ماه بعد از اون که زنگ زد گفت من فرار کردم اومدم تهران زنگ زد دوباره گفتش که ببین آقای وکیل دیروز من پا بساط مشروب گرفتن کد ملی ام رو توقیف کردن پولم دادم آمدم بیرون آزاد شدم ها.

ولی نمی‌تونستم بگم که مشروبات رو بابت تعزیه گرفتن ازم، چیکارش کنم آدم جالبی بود، توی پرونده‌ تجاوز به عنف یکی از شاهدان پرونده مادر خود محمد بود که علیه محمد شهادت داده شاکی پرونده مادر محمد آورده بود به عنوان شاهد پرونده مادرشم اومده بود گفته بود که ببین این محمد من و برادرش بیچاره کرده بگیرید بندازیش زندان که ما خلاص بشیم.

توی تحقیقات محلی هم که ازش کرده بودن و اومده بودن تو محل ببینن که محمد چجور آدمیه هیچکس جرات نکرده بود علیه اش حرف بزنه، همه ترسیده بودند که بیان بگن نه محمد مثلا جز اراذل اینجاست یا اینکه ممکنه تجاوز کرده باشه یا نکرده باشه تنها کسی که علیه محمد صحبت کرده بود مادرش بود.

پرونده مختومه شده بود و تقریبا همه‌ کاراش انجام شده بود، شیش هفت ماه پیش بهش زنگ زدم و بهش گفتم که ببین من یه موکلی دارم و می‌خواهیم ماشینش رو پیدا بکنیم موضوع، موضوع طلب بود گفتم که می‌تونی آمار اینو برام بگیری داغش و بزنی؟ گفتش که ببین من الان شمالم صبر بکنی من تا فردا میام تهران و پی کارت رو می‌گیرم.

البته ماجرا نشد و دیگه من باهاش ارتباط نداشتم ولی یادمه یه پیغام داد گفتش که من دارم کارامو می‌کنم و می‌خوام برم ترکیه محمد الان ترکیه هست و برای من یه تجربه‌ای شد این پرونده که تا می‌تونم وکیل تسخیری هیچ آدمی نشم پسر با صفایی بود و خیلی هم توی پرونده با ما همراهی می‌کرد تجاوز هم نکرده بود و اتهامی که علیه اش صادر شده بود اتهام غلطی بود دفاع ازش لازم بود ولی برای من تجربه‌ای شد که تا می‌تونم پرونده‌ای رو به عنوان وکیل تسخیری بهش ورود نکنم.

این قسمت چهلم پادکست دادپویان بود. منتظر روایت های جنایی و جذاب ما از داستانهایی که تو این شهر اتفاق میفته باشید. بهترین پادکست جنایی را با دادپویان تجربه کنید. پادکست یادگیری را توسعه میدهد، کنجکاوی را اسان میکند و زمان های مرده را زنده میکند.

طراحی سایت و ادیت پادکست دادپویان توسط امیر هاشمی و گویندگی پادکست دادپویان را محمد صادقی بر عهده دارند.

جهت هرگونه مشاوره حقوقی فوری راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری یا مشاوره حقوقی تصویری داشته باشید. ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند. وکیل آنلاین را فراموش نکنید.

شما میتوانید جهت گوش دادن و بررسی دیگر ایپزود های پادکست دادپویان کلیک کنید.

مدارک مرتبط با اپیزود چهلم

مستندات این اپیزود شامل دو عکس است.

دادنامه اپیزود چهل
دادنامه اپیزود چهل

مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستریتلفنی حضوری تصویری

اگر نیاز به مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری دارید، بیش از سی وکیل پایه یک دادگستری، آماده خدمت رسانی به شما عزیزان میباشند.

جهت مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری و یا مشاوره حقوقی تصویری کلیک کنید.

مشاوره حقوقی